معنی کردن، مضطرب کردن، شکست غیر منتظره، واژگونی، نژند ناراحت، اشفته واژگون کردن، برگرداندن، چپه کردن، اشفتن، اشفته ,, معنی کردن، مضطرب کردن، شکست غیر منتظره، واژگونی، نژند ناراحت، اشفته واژگون کردن، برگرداندن، چپه کردن، اشفتن، اشفته پ, معنی lcbj، kqzcf lcbj، alsت ydc kjت'ci، mاژ;mjd، jژjb jاcاpت، اatتi mاژ;mj lcbj، fc;cbاjbj، ]/i lcbj، اatتj، اatتi ,, معنی اصطلاح کردن، مضطرب کردن، شکست غیر منتظره، واژگونی، نژند ناراحت، اشفته واژگون کردن، برگرداندن، چپه کردن، اشفتن، اشفته ,, معادل کردن، مضطرب کردن، شکست غیر منتظره، واژگونی، نژند ناراحت، اشفته واژگون کردن، برگرداندن، چپه کردن، اشفتن، اشفته ,, کردن، مضطرب کردن، شکست غیر منتظره، واژگونی، نژند ناراحت، اشفته واژگون کردن، برگرداندن، چپه کردن، اشفتن، اشفته , چی میشه؟, کردن، مضطرب کردن، شکست غیر منتظره، واژگونی، نژند ناراحت، اشفته واژگون کردن، برگرداندن، چپه کردن، اشفتن، اشفته , یعنی چی؟, کردن، مضطرب کردن، شکست غیر منتظره، واژگونی، نژند ناراحت، اشفته واژگون کردن، برگرداندن، چپه کردن، اشفتن، اشفته , synonym, کردن، مضطرب کردن، شکست غیر منتظره، واژگونی، نژند ناراحت، اشفته واژگون کردن، برگرداندن، چپه کردن، اشفتن، اشفته , definition,